این پروژه دریچهای به روح شهرم ساری است که با نگاههای گذرا و برخوردهای صادقانه به ثبت رسیده است. الهام گرفته از زیبایی درون گرا و جلوههای بصری پویا عکاسان خیابانی ژاپنی مانند تاتسو سوزوکی و تاکوما ناکاهیرا.
مفهوم این مجموعه نیز از عکاس آمریکایی، رابرت فرانک الهام گرفته شده است. مضمون آثار او شامل انزوا و گسستگی در جامعه آمریکا است که افراد جدا شده از طبقه، نژاد یا فرهنگ را در لحظات آسیبپذیر یا کسل کننده به تصویر میکشد. من نیز با الهام از آثار او موضوعات انزوا، مشاهده شهری و جستجوی هویت فردی را در مجموعه خود بررسی کردم.
من هنگام گرفتن عکس از این پروژه از ۲ رویکرد فنی استفاده کردم:
ثبت کاندید: من با ورود به بافت شهر، از تکنیکهای فلاش سریع و پنینگ برای متوقف کردن لحظات قبل از اینکه سوژهها کاملا از حضور من آگاه شوند، استفاده کردم. این رویکرد منجر به صداقت خام در حالات و حالتهای چهره شد، که تضاد کاملی با پرترههای صحنهای داشت.
داستان سرایی بصری: من تحت تاثیر حالت ناراحتکننده همه گیر، عدم تقارن ترکیب بندی، کنتراست بالا، و تاری حرکتی را پذیرفتم. این عناصر حس بیقراری وعدم اطمینان را برمی انگیختند و فضای جهانی را منعکس میکردند در حالی که دسیسههای بصری را اضافه میکردند.
این پروژه علاوه بر کاوشهای فنی، پنجرهای به روح جامعه من بود. مشاهده افراد ناآگاه، جنبههایی از شخصیت و حالات آنها را آشکار کرد که به ندرت در عکسهای ژستی دیده میشوند. درک من از آسیبپذیریها و احساسات ناگفته آنها عمیقتر شد و ارتباط قویتری با فرشینه شهرم ایجاد کرد.
با نگاهی به گذشته، به دنبال کشف روایتهای ناگفته از طریق نشانههای غیرکلامی بودم. جنسیت، سن و طبقه اجتماعی داستانها را از طریق زبان بدن، حالات چهره، لباس و اشیا روزمره زمزمه میکردند. این پروژه به یک قوم نگاری بصری تبدیل شد و نگاهی اجمالی به چشمانداز متنوع ساکنان ساری انداخت.