ساری، شهری با ریتمی زنده و زمینی حاصلخیز، زادگاه و محل زندگی من است؛ جایی که کوچهها و بازارهای پرجنبوجوشش خاطرات بیشماری از کودکیام را در خود جای دادهاند. مجموعه «پژواکها؛ شبهای ساری» از همین پیوند عمیق با زادگاهم شکل گرفته است؛ مجموعهای که تقاطع میان نوستالژی شخصی و تنهایی جهانی در زندگی شهری را به تصویر میکشد.
این تصاویر در طول سالی چالشبرانگیز و سرشار از لحظات تلخ و شیرین ثبت شدند. شبهایی که با دوچرخهی برادر بزرگترم در خیابانهای شهر بیهدف رکاب میزدم، بازتابی از روزهایی بودند که با تنهایی و تأمل سپری میشدند. این مجموعه، ریشه در رویکرد هنری من دارد که همواره در تلاش برای کشف رابطهی پیچیدهی میان فرد و دنیای مدرن است. در این سری، به بررسی موضوعاتی چون هویت، بیگانگی و تأثیر احساسی محیطهای شهری پرداختهام.
با الهام از تأملات درونیام، تصمیم گرفتم احساساتم را با استفاده از فیلم نگاتیو رنگی ثبت کنم. گرینهای فیلم، خطوط و نواقص ظریف آن، و رنگهای منحصربهفردش عمق و حسی خام به تصاویر بخشیدند. این جزئیات، بازتابی از نقصها و زیباییهای تجربهی انسانی هستند و احساسی اصیل و صادقانه به کارهایم اضافه میکنند.
عناصر تکرارشونده در این مجموعه عبارتاند از:
- سایهها و فضاهای خالی: این تصاویر نمادی از تنهایی و گمنامی هستند که در میان شلوغی محیط شهری تجربه میشود، در تضادی زیبا با جنبوجوش خیابانهای ساری.
- تضاد نور و سایه: این تضادها، تنش احساسی ناشی از جستجوی هویت شخصی در میان انتظارات اجتماعی و فرهنگی را به تصویر میکشند.
- نگاه نوستالژیک: با الهام از خاطراتم، جستجویی برای هویت شخصی و ارتباط آن با روح بیزمان شبهای ساری را دنبال کردهام.
در جوهرهی خود، «پژواکها؛ شبهای ساری» بازتابی از نگرش هنری من است: استفاده از عکاسی بهعنوان ابزاری برای کشف ظرایف تجربهی انسانی در دنیای مدرن. با بررسی تناقضات موجود در زندگی معاصر—لحظات تنهایی عمیق در میان یک شهر پرجنبوجوش—این تصاویر از مخاطب دعوت میکنند که به تجربههای خود از تعلق، خاطرات و هویت تأمل کند.
از طریق این مجموعه، تلاش میکنم پلی میان احساسات شخصی و تأثیرات جهانی ایجاد کنم؛ فضایی برای اندیشیدن، در میان پژواکهای شبهای ساری.
زمستان 1401
دوربین: کانن F۱
فیلم نگاتیو: Kodak Colorplus ۲۰۰
اسکن شده از فیلم اسکنر